حکایت حدیث و نفس و دل

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست      به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

در طلیعه رویشی نوین و آفرینشی دگر کبوتر معصوم جان حقیقت جوی خویش را با یاد یار ماندگار پرطراوت و مترنم سازیم که یار موافق بود و محب صادق .

در حدیث خلوتگه نهانخانه دل آدمی سیرتی نهفته که حکایت حقایق روزگار را در نهاد راستین بشریت نجوا میکند و در تداوم این راز و نیاز در سویدای درون داستانهایی شگرف هویدا سازد که صاحبدلان به اصالت پژواکش بس نکو آگه گردند و خرمن معرفتی را ره توشه حیات طیبه خویش دارند .

در حوزه تفکر و خیال آدمیان همواره به غور و تعمق در آفاق و انفس کوشیده اند و از ورای این رهگذار به سیر و سیاحت در جریاناتی رهسپار گشته اند که آنان را در فضایی بیکرانه آزاد و رها از هر محدوده مادی بسط و گسترش داده است . و آنگاه که به بستر تاریخ اندیشه نظر افکنیم در خواهیم یافت که سیمایی تمام عیار از شخصیتهای آزاده نمایان میگردد . بلکه در بررسی این مجموعه ره به سوی کمال بریم .

سلام ای دوستان پوینده راه حق . در این مقال وبلاگ خویش خواهم کوشید حدیث حقیقت نفس و ژرفای وجود را با تفکر و اندیشه بیان دارم بلکه در حوزه فرهنگ و عرفان و اندیشه به طریقت بسیط و جامعی دست یابیم . به یاری حضرت حق .